آغاز زندگیمونآغاز زندگیمون، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره
فاطمه زینبفاطمه زینب، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

پرنسس من فاطم زینب

چه وقت شير شما کافي نيست

مادران درباره اين که چه وقت شيرشان کافي نيست ، دلايل مختلفي را ارائه مي کنند؛ اما طبق نظر متخصصان تغذيه ، فقط 2نشانه معتبر را مي توان حاکي از ناکافي بودن شير مادر براي شيرخوار دانست ؛ وقتي کودک وزن گيري کافي ندارد و هنگامي که ادرار او کم و غليظ است. به غير از منحني رشد که براي سنجش وزن نوزادان هميشه در دسترس نيست ، قاعده ديگري نيز براي تشخيص وزن گيري عادي کودک وجود دارد.  در طول 6ماه اول عمر کودک بايد دست کم 500گرم در ماه وزن اضافه کند. همچنين اگر وزن او پس از 2هفته کمتر از وزن هنگام تولدش باشد، وزن گيري او کافي نيست. کودک بايد در هفته 125گرم يا بيشتر وزن اضافه کند. همچنين اگر شيرخوار کمتر از 6بار در روز ادرار کند و ادرار ...
16 مرداد 1394

به آنها بگویید دوستشان دارید

ممکن است فرزندتان مطابق هیچ یک از خواسته های شما از جمله بازی کردن با اسباب بازی ، خوش اخلاق بودن و شیرخوردن عمل نکند اکثر قریب به اتفاق والدین با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند بی شک پدر و مادر بودن در این روزها کاری پرمسئولیت است. فرزندتان قدم به این دنیا می گذارند و با گذشت هر شبانه روز تغییر می کنند ممکن است با استفاده از فرمولی خاص بتوان با یک کودک ارتباط برقرار کرد، اما اجرای همان فرمول درباره کودکی دیگر، می تواند نتیجه دیگری داشته باشد. کودکان با یکدیگر تفاوت دارند و والدین مجبورند این تفاوت ها را بپذیرند و به آنها احترام بگذارند دقیقاً لحظه ای که فکر می کنیم فرزند خود را شناخته ایم، تغییر می کند. شما، به عنوان والدین، باید تغییرات ...
16 مرداد 1394

راحت جان دلبرم

 لالا دخترم راحت جان دلبرم بهای ناز تو رو هر چی باشه می خرم لالا لالا نازنین برای من بهترین با چشای قشنگت گلهای نازو ببین لالا لا گل مینا شکر خدا یکتا عطا نموده بر ما نوگلی نازو زیبا لالا لا گل پونه غم تو دلت نمونه تویی برای مادر نفس، عزیز دردونه لالا لا کودک من دختر کوچک من فدای اون اداهات تویی عروسک من لالا عزیز دلبند باشه همیشه لبخند رو غنچه ی لبانت چشماتو حالا ببند ...
22 تير 1394

سلام مامانی زهرای خوبم

امروز 6 ششم رفتم برای معاینه  دکترم خیلی بی انصافی کرد خودش معاینه ام نکرد خدا نکنه آدم به جایی برسه که بخواد مغرور بشه  قرار شد بخوابم برای زایمان اما این کار رو نکرم برگشتم خونه  دعا کن برا مامانت  آخه یه نیم دردهایی دارم  استرس گرفتم  نمی دونم چکار باید بکنم؟؟؟؟       ...
6 تير 1394

دیروز که رفتیم یزد با بابایی خیلی اذیت شدیم

دیروز که رفتیم یزد با بابایی خیلی اذیت شدیم   مامان همش استرس داشتم نگران بابایی بودم آخه ساعت 10 شب تونست افطار کنه  ازبس این ور و اون ور دویدیم بالاخره رفتم بیمارستان گودرز نوار قلب گرفتیم شکر خدا همه چی به خوبی تموم شد ششم باید برم برا معاینه واسه مامانت دعا کن عزیزم  باید کم کم خونه رو آماده و تمیز کنم تا تو که میای آماده باشه مامانی هوس کماچ کرده برم به مامان فاطمه بگم کماچ برات درست کنه مثل کماچ های خوشمزه  بی نظیر مامان زری   البته امروز که نمیتونه دارن میرن زارچ خاله زینب رو بیارن   تا براش جشن بگیریم   ما که نمیتونیم بریم جشن اما خاله مهدیه میره عکس و فیلم برامون می...
3 تير 1394

آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی،

فرزند عزیزم: آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی ، اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم ویا نتوانستم لباسهایم را بپوشم، اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است، صبور باش و درکم کن . یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت عوض کنم. برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم… . وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن. وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم،با تمسخر به من ننگر. وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمیکند، فرصت بده و عصبانی نشو. وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند،  دستانت را به من بده … ه...
21 خرداد 1394

خاطرات یک جنین

تا چند وقت پیش نبودم اما حالا زندگی مشترکم را شروع کردم و فعلا برای مسکن، رحم را برای چند ماه اجاره کردم........البته به محض تمام شدن مهلت صاحب خانه مرا بیرون می اندازد و تمام وسایلم را هم می گذارد توی کوچه! اظهار وجود هنوز کسی از وجودم خبر ندارد .البته وجود که چه عرض کنم .هرچند ساعت یکبار تا می خواهم سلول هایم را بشمرم همه از وسط تقسیم می شوند و حساب و کتابم به هم می ریزد. زندان : گاهی وقت ها فکر میکنم مگه چه کار بدی کردم که مرا به تحمل یک حبس 9 ماهه در انفرادی محکوم کرده اند ؟؟؟؟!!!!!!!!! فرق پدر و مادر : داشتم با خودم فکر می کردم اگه قراربود ما جنین ها به جای رحم مادر در جایی از بدن پدرها زندگی می کردیم چه اتفاقاتی می افتاد: ...
21 خرداد 1394

سلام نی نی گلم

کی بشه مامان به دنیا بیای منم عکس های خودت رو بذارم سایت  امروز 21 خرداد رفتم برای ضربان قلب نفسم آخه تکون خوردناش کم شده بود  که به شکر خدا تا الان همه چیز خوب بود  شرمنده مامان امروز به فکر همه بودم به جز تو شرمنده که امروز اسیر امواج خطرنک بودی  نفسم مامانت رو ببخش الان ساعت 12 شبه  مامانت هنوز الن کا های تحقیقاتی رو تموم کرده از صبح تا ب الاف بودم مامانی رو ببخش خیلی پشیمونم از این که چرا زودتر به خودم نرسیدم  نمی دونی با بابایی چقدر انتظار اومدنت رو میکشیم کی بشه زود بیای ان شاءالله که به سلامت میای نفسم چقدر این ماه آخر طول میکشه مامان ...
18 خرداد 1394

یا اباصالح ادرکنی

سلام آقا جان شرمنده ایم که برای شما کم گذاشته ایم و کم میگذاریم همیشه یادمان میرود که خورشیدی هم هست  معلومه اگه یکی همیشه کنارت باشه دلت کمتر بهونه ش رو میگیره مثل شما که ما رو ولمون نمیکنی همیشه هستی کنار ما به یاد ما برای ما دعا می کنی ولی ما هنوز همون بی معرفت  هایی که بودیم هستیم یادمون میره خورشیدی هم هست برای ظهور شما هیچ کاری نکردیم  فقط وقتی به یاد شماهستیم که مشکلی داریم کمبودی داریم  آقا جان کمکمون کنید............ خودتون برای خودتون دعا کنید............  آخه از ما جز بی وفایی و .......... بی لیاقتی کاری ساخته نیست.... افسوس در شگفتم از این که میدانیم شما منتظر ما هستید ...
14 خرداد 1394